توسل جايز و غير جايز تأليف: عبدالعزيز بن عبدالله الجهني ترجمة أبي عبدالله: إسحاق بن عبدالله الدبيري العوضي چاپ اول 1422هـ |
الحمدلله رب
العالمين والصلاة والسلام على أشرف الأنبياء والمرسلين سيدنا محمد و على آ له
وصحبه أجمعين.
هدف از
آفرينش انس و جن عبادت خداوند عزوجل است، خداوند فرمايد: )وماخلقت
الجن والإنس إلاَّ ليعبدون ما أريد منهم من رزق وما أريد أن يطعمون(. الذاريات 56-57.
جن و انس
را نيافريدم بجز براي آنكه مرا بندگي كنند، از آنان هيج روزي اي نمىخواهم،
ونمىخواهم كه به من خوراك دهند.
انگيزه
بعثت پيامبران هدايت بشر براي عبادت خداوند بوده است، چنانكه فرمايد: )ولقد
بعثنا في كل أمة رسولاً أن اعبدوا الله واجتنبوا الطاغوت(. النحل 36 . به يقين در هر امتي رسولي برانگيختيم
كه خدا را بندگي كنيد و از طاغوت بپرهيزيد.
عبادت معنا
و مفهومي وسيع و گسترده دارد، و شامل هر عملي كه جلب رضايت و خشنودي خداوند، و
دوري از منهيات مىباشد، اما متأسفانه بعضي عبادت را منحصر در عمل به اركان اسلام
دانسته، در صورتيكه رسول الله e مىفرمايد: ((الإيمان
بضع وسبعون أو بضع وستون شعبة! أعلاها شهادة أن لا إله إلاَّ الله وأدناها إماطة
الأذى عن الطريق)). متفق عليه.
ايمان
هفتاد و چند و يا شصد چند شعبه است، بالاترين درجه ايمان شهادت به يكتائي خداوند
است، و كمترين درجه آن سد معبر از راه و مسير مردم مىباشد.
و توسل از
مهمترين انواع عبادتها است، كه عظمت آن بر بسياري مخفي است، و براي تقرب به خداوند
توسل غير مشروع انجام مىدهند، كه آنها را به ورطه شرك وارد مىكند.
خداوند
مىفرمايد: )يا
أيها الذين آمنوا اتقوا الله وابتغوا إليه الوسيلة وجاهدوا في سبيله لعلكم تفلحون(. المائدة 35.
اي مؤمنان
از خدا بترسيد، و براي تقرب به خدا وسيله بجوئيد، و در راه او جهاد كنيد تا اينكه
رستگار شويد.
توسل عبارت
است از وسيله قرار دادن هر نوع عمل صالحي كه موجت رضايت خدا و تقرب بدو گردد.
كتاب مزبور
كه نوشته دانشمند محترم شيخ عبدالعزيز بن عبدالله الجهني در موضوع توسل است مباحث
بسيار با ارزشي ارائه داده است، اميد است كه با ترجمه اين كتاب به عزيزان فارسي
زبان خدمتي متواضعانه كرده باشم، از خداوند خواهنم آنرا خالص براي رضا و خشنودي
خود قرار فرمايد .
توسل: بوسيله چيزي به كسي نزديكي جستن، وسيله قرار دادن، دست بدامن شدن، درخواست، تقاضا، التماس.
مشروع: آنچه مطابق شرع
باشد و شرع آنرا روا و جايز بداند، شرعي .
ممنوع: منع شده،
بازداشته شده، نهي شده، غير جايز.
وصلي الله علي محمد
وآله وصحبه.
اسحق بن عبدالله دبيري
رياض
14/5/1422هـ . ق
برابر با
13/5/1380هـ . ش
الحمد لله رب العالمين
والصلاة والسلام على رسول الله وعلى آله وصحبه أجمعين أما بعد:
كسي كه در تاريخ و سيرت
رسول الله e دقت كند درك خواهد كرد كه
ايشان در ميان مردمي مبعوث شدند كه در مورد مردگان و اولياء غلو مىكردند، و اين
غلو و زياده روي سبب خارج شدن آنها از دين ابراهيم خليل u شده بود .
و واضح است كه دين
ابراهيم u دعوت مردم بسوي يگانه پرستي بود، و همچنين معلوم است كه عبادت انواع
مختلفي دارد، از آن جمله:
احسان، نماز، زكات،
ساير اركان اسلام، دعا، ذبح، نذر، طلب كمك، فريادرسي، پناه جستن، بيم و ترس، اميد،
رغبت و رهبت و غيره مىباشد .
ديندارى قبــل از بعثت رسـول الله e و رد بر آن
عرب
جاهليت بعضي از انواع عبادتهاي فوق را براي غير از خداي يكتا انجام مىدادند، و
معتقد بودند كه اوليا نزد خداوند مكانت و منزلت عظيمي دارند، و مىتوانند نيازها و
خواسته هاي آنان را به خداوند برسانند، مانند بت لات كه در شهر طائف([1])
و اطرافش پرستش مىكردند، آن بت نام مردي صالح و نيكوكار بود كه قبل از مردن به
مردم كمك مىكرد، او مخصوصاً حجاج خانـه خــدا را كمك مىكرد، و به آنها يك نوع از
غذا كه آنرا (سويق)([2])
گويند هديه مىداد.
وقتي از دنيا رفت مردم به خوبي از او ياد مىكردند و قبر او را
زيارت مىكردند، سپس گنبدي را بر او ساختند و به او توسل مىجستند، و قبر او را طواف
مىكردند، و براي رفع نيازها و مشكلاتشان از او كمك مىخواستند، و در مورد بتهاي
ديگر بنام عزّي و منات نيز اينچنين بود.
چنانكه خداوند مىفرمايد:
)أَفَرَأَيْتُمُ
اللاّتَ وَالْعُزَّى(19) وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الأخْرَى(20) أَلَكُمُ الذَّكَرُ
وَلَهُ اْلأُنثَى(21) تِلْكَ إِذًا قِسْمَةٌ ضِيزَى(22) إِنْ هِيَ إِلاَّ أَسْمَاء
سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُكُم مَّا أَنزَلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ(.النجم:
23.
[آيا چنين مي بينيد (و اينگونه معتقديد) كه لات و عزي و منات،
سومين بت ديگر (معبود شما و دختران خدايند، و داراي قدرت و عظمت مىباشند؟). آيا
پسر مال شما باشد، و دختران مال خدا ؟!(در حالي كه به گمان شما دختران كم ارزش تر
از پسرانند؟!) در اين صورت، اين تقسيم ظالمانه و ستمگرانه اي است . اينها فقط
نامهائي(بي محتوي و اسمهايي بي مسمّي ) است كه شما و پـدرانتان (از پيش خود) بر
آنها گذاشته اند. هرگز خداوند دليل و حجتي (بر صحت آنها) نازل نكرده است].
در حاليكه مىدانستند بتهايي كه از آنان طلب كمك مىكنند هيچ چيز
را نيافريده اند، و هيچ رزق و روزى و زندگي و مرگي را در اختيار ندارند، و هيچ
چيزي نمىتوانند انجام دهند، چنانكه خداوند درباره مشركين چنين مىفرمايد: )قُلْ
مَن يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ أَمَّن يَمْلِكُ السَّمْعَ
والأَبْصَارَ وَمَن يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَيُخْرِجُ الْمَيَّتَ مِنَ
الْحَيِّ وَمَن يُدَبِّرُ الأَمْرَ فَسَيَقُولُونَ اللّهُ فَقُلْ أَفَلاَ
تَتَّقُونَ((31) سورة يونس.
[بگو: چه كسي از آسمان و زمين به شما روزي مي دهد؟ يا كيست كه
حاكم بر گوش و ديدگان است؟ و كيست كه زنده را از مرده بيرون مىآورد و مرده را از
زنده بيرون مىآورد؟ و كيست كه كار (هستي) را تدبير مىكند؟ خواهند گفت: خدا . پس
بگو: آيا پروا نمىكنيد؟].
منظور آيه اين است كه از آنجائيكه خداوند همه كارها را انجام
مىدهد پس چرا از خداوند نمىترسيد تا بدينوسيله عبادت را فقط براي او انجام دهيد،
كما اينكه او را آفريننده قرار داده ايد.
پس از اينجا معلوم مىشود كه مردم
زمان جاهليت منظورشان از طلب دعا از اين بتها، فقط قربت به خداوند بوده است چون
گمان مىبردند كه خداوند دعاي اينها را اجابت كرده، و خواستة آنها را برآورده
مىكند، و اين نهايت كوتاهي در حق خداست، چون خدا مانند بشر نيست تا اينكه به كمك
نياز داشته باشد، اما بشر به كمك نياز دارد زيرا به همه چيز احاطه ندارند .
و از آنجا معلوم مىشود كسي كه غير از خدا به فرياد طلبد و از
او چيزي بخواهد كه غير از خدا انجام آن كار را نمىتواند او مشرك است، چنانكه
خداوند اين شبهه را بيان فرموده است: )إِنَّ
الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ فَادْعُوهُمْ
فَلْيَسْتَجِيبُواْ لَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ((194)
سورة الأعراف.
[بتهايي را كه بجز خدا فرياد مىداريد و مىپرستيد، بندگاني
همچون خود شما هستند (و كاري از آنها ساخته نيست ونمىتوانند فرياد رس شما
باشند). آنان را به فرياد خوانيد و (از ايشان استمداد جوييد) اگر راست مىگوييد (كه
كاري از ايشان ساخته است) بايد كه به شما پاسخ دهند (و نياز شما را بر آورده
كنند)].
خداوند در قرآن كريم ذكر كرده اند كه اين مردگان دعاي
مددخواهان را نمىشنوند، و فرضاً اگر هم بشنوند نمىتوانند آنرا اجابت كنند، و روز
قيامت اين عمل را انكار مىكنند. و عملشان به نص قرآن شرك گفته شده، چنانكه خداوند
مىفرمايد: )إِن
تَدْعُوهُمْ لاَ يَسْمَعُوا دُعَاءكُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَكُمْ
وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ وَلاَ يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ(
(14) سورة فاطر.
[اگر آنـها را به فرياد بخوانيد صداي شما را نمىشنوند و به فرض
اگر بشنوند، توانايي پاسخ گويي به شما را ندارند، و (گذشته از اين) در روز قيامت
انبازگري و شرك ورزي شما را رد مىكنند (و مىگويند: شما ما را پرستش نكرده ايد و بي
خود مىگوييد) و هيچ كسي همچون (خداوند) آگاه از احوال آخرت، بگونه قطع و يقين، از
چنين مطالبي تو را با خبر نمىسازد] پس هر مرده ايكه چون از آنها كمك خواسته شود
استجابت نمىكند چنانكه مىفرمايد: )إِنَّكَ
لاَ تُسْمِعُ الْمَوْتَى((80) سورة النمل.
[بي گمان تو نمىتواني مرده دلان (زنده نما) را شنوا بگرداني].
)وَمَا
أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِي الْقُبُورِ((22)
سورة فاطر.
[و تو نمىتواني مردگان آراميده در گورها را شنوا گرداني].
مردگان از غيب خبر ندارند حتى رسول اللهr، پس ديگران چگونه مىتوانند از غيب باخبر
باشند، و چگونه شخص مرده مىداند كه فلاني به نزد قبر او آمد و از او
مدد خواست، خداوند مىفرمايد: )قُل
لاَّ أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلاَ ضَرًّا إِلاَّ مَا شَاء اللّهُ وَلَوْ
كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ
السُّوءُ إِنْ أَنَاْ إِلاَّ نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ(
(188) سورة الأعراف.
[بگو كه من مالك نفع و ضرر خويش نيستم، مگر آنچه خدا بر من خواسته،
و اگر من از غيب جز آنچه بوحى مىدانم، آگاه بودم، بر خير و نفع خود هميشه
مىافزودم، و هيچ گاه زيان و رنج نمىديدم، من نيستم مگر رسولي ترساننده، و بشارت
دهندة مؤمنان].
پس اينها از كساني مدد مىخواهند كه وجود ندارند، و طلب شفاعت
به جاه و منزلت آنها جايز نيست، زيرا خداوند مشركين عرب را كافر دانستند، چون از
مردگان طلب شفاعت مىكردند، با اينحال كه مىگفتند:
)مَا
نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى(
(3) سورة الزمر.
[ما آن (بتها) را نمىپرستيم مگر براي اينكه ما را به درگاه خدا
مقرب گردانند] .
يعني ما آنها را به فرياد نمىطلبيم زيرا به فرياد طلبيدن همان
عبادت است. اين مطلب در صفحات آينده ذكر خواهد شد و آنها را به شفاعت طلبيدن
بزرگترين اشتباه است. زيرا خداوند مىفرمايد:
)مَن
ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ((255) سورة البقرة.
[چه كسي جرأت دارد در پيشگاه او بشفاعت برخيزد مگر بفرمان او]
.
و مىفرمايد: )وَلاَ
يَشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضَى((28)
سورة الأنبياء.
[و هرگز آن مقربان درگاه، از احدي جز آنكس كه خدا از او راضي
است، شفاعت نمىكنند].
و او سبحانه طلب شفاعت از مردگان جايز نمىداند، زيرا مرده قدرت
در شفاعت ندارد، پس چگونه از كسيكه نمىتواند كاري انجام دهد طلب شفاعت مىكند، پس
شفاعت از كسي خواسته مىشود كه مىتواند آنرا انجام دهد، و آنهم خداوند متعال.
شفاعت حق
پس از خداوند مىخواهيم تا لطف خود را در روز قيامت با بـهره
مند شدن از شفاعت صالحين بما عطا فرمايد، حال چه اين شفاعت براي كسي باشد كه مستحق
آتش دوزخ است، و چه براي بالا بردن درجات ما در بهشت، و همانند اينها.
و هيچ شفاعت كننده اي نمىتواند شفاعت كند مگر با اجازه خداوند،
اگر هم از فرشتگان مقرب و يا پيامبر فرستاده شده اي باشد، پس چه رسد به كسي كه
منـزلت او كمتر و كوچكتر است .
خداوند مىفرمايد:
)وَكَم
مِّن مَّلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لاَ تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلاَّ مِن
بَعْدِ أَن يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَن يَشَاء وَيَرْضَى((26)
سورة النجم.
[چه بسيار فرشتگاني كه در آسمانها هستند و (با وجود عظمت و
بزرگواريشان) شفاعت ايشان سودي نمىبخشد و كاري نمىسازد، مگر بعد از آنكه خدا (به
شفيع) اجازه دهد، و (از مشفوع له) راضي و خشنود گردد]. و مىفرمايد:
)مَن
ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ((255) سورة البقرة.
[كيست آنكه در پيشگاه او ميانجيگري كند مگربا اجازه او؟].
و مىفرمايد: )وَلاَ
يَشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضَى وَهُم مِّنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ((28)
سورة الأنبياء.
[و آنان هرگز براي كسي شفاعت نمىكنند مگر براي آن كسي كه
(بدانند) خدا از او خشنود است و هميشه از خوف خدا ترسان و هراسانند].
پس بنابر اين شفاعت بر دو نوع تقسيم مىشود:
اول شفاعت مشروع (جايز):
آنهم مخصـوص اهل اخلاص است و فقط از خداوند طلب مىشود، و از
هيچ كس خواسته نمىشود مگر خداوند، زيرا چنانكه قبلاً ذكر كرديم هيچ كس شفاعت
نمىكند مگر با اجازه خدا، و رضا و خشنودي او تبارك وتعالي، و اينكه از كسي كه در
باره او شفاعت مىشود راضي باشد، پس اگر براي كسي كه در باره او شفاعت مىشود، موحد
و يكتاپرست باشد، شفاعت، شفاعت كنان بإذن الله برايش نفع مىرساند، حال چه آن شفاعت
كننده از پيامبران و يا انبياء و يا صديقين و يا اولياء و يا از صالحين باشد .
دوم شفاعت منفي (غير جايز):
آنهم شفاعتي است كه از غير خدا خواسته مىشود، مانند كسي كه از
مردگان، يا غايب، يا جن شفاعت بخواهد، زيرا از كسي كه قدرت و استطاعت آنرا ندارد
خواسته مىشود، و قبلاً ذكر شد كه در قرآن آمده كه مرده نمىشنود، و غايب از غيب خبر
ندارد، و همچنين اولياء الله و صالحين مردگان نمىدانند آيا كسي نزد قبرشان آمده و
از آنها مدد خواسته يا از آنها طلب شفاعت كرده، و مانند اينها يا خير .
پس از اينجا معلوم مىشود كه براي كافر و مشرك شفاعت نمىشود، و
از جمله آنها كساني هستند كه غير از خدا را مىطلبند، ويا ذبح و نذر را براي غير از
خدا انجام مىدهند.
خواننده باهوش و زيرك: خداوند مىفرمايد:
)وَالَّذِينَ
يَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ لاَ يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ(20)
أَمْواتٌ غَيْرُ أَحْيَاء وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ(
(21) سورة النحل.
[و بدانيد آنچه را غير از خدا مىخوانيد او چيزي خلق نكرده، و
خود نيز مخلوق است، اينها مرده و از زندگي بىبهره اند، و هيچ حس و شعور ندارند كه
در چه هنگام مبعوث مىشوند].
يعني آن اولياء و صالحين مرده اند و زنده نيستند، و آنها از
مردگان چيزي خواستند كه در مقدور آنها نيست، بخلاف اينكه مرد صالح و نيكوكار زنده
باشد، در اينحال جايز است كه از او چيزي كه مىتواند خواست، مانند اينكه بگوئي: اي
شيخ از خدا اين و اين را براي من بخواه، يا بگويد: اي فلاني به من كمك كن تا بدهيم
را بپردازم، يا به من كمك كن تا اين بار را بر سواريم حمل كنم، و مانند آنچه در
استطاعت ياري اوست.
بعد از اينكه بطور خلاصه موجزي از حال اهل جاهليت و نادان كه
رسول اكرم e به فرمان
خدا با آنها جنگيد، اگر واقع مردم مسلمان را نگاه كنيم در خود اين سؤال مطرح مىشود
كه: چه فرقي بين آن نادانان و جاهلان، و بين كسانىكه اولياء و صالحين مردگان يا
غايبها را نداء مىكنند و در اين زمان است وجود دارد؟
و در جواب مىگوييم: هيچ فرقي بين اين دو گروه وجود ندارد، آنهم
از چند نكته:
1 ـ آنها اعتقاد دارند كه از ملك خدا هيچ چيز ندارند، و همچنين
اهل اين عصر به نزد قبرهاي اوليا و صالحين رفته همين اعتقاد را دارند، در حسين بن
على رضي الله عنهما، و عبدالقادر الجيلاني، و السيد البدوي رحمهم الله و غير از
اينها كه از ملك خدا هيچ چيز ندارند .
2 ـ اهل جاهليت اين اعتقاد داشتند كه صالحين مرده نزد خدا جاه
و منزلت دارند، پس نيازهاي آنـها را بسوي خدا مىرساندند، و معتقدند كه آنان را
بخدا نزديك مىكنند، با اين حال خداوند آنان را كافر دانسته است، چنانكه آنـها
مىگفتند: )هَؤُلاء
شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللّهِ((18) سورة يونس. [اينها
ميانجي هاي ما در نزد خدايند].
وگفتند: )مَا
نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى((3)
سورة الزمر.
[ما اين (بتها) را نمىپرستيم مگر براي اينكه ما را بدرگاه خدا
مقرب گردانند].
واينچنين است حال كسانىكه امروزه به قبرستانها مىروند آنها نيز
همين اعتقادات را در مورد اولياء دارند.
تطبيق
عملى توسل مشروع (جايز) در عهد صحابه y
دعا عبادت است، چنانكه خداوند تبارك و تعالي دعا را عبادت
ناميده فرمودند: )وَقَالَ
رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتـَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ
عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ((60)
سورة غافر.
[پروردگار شما مىگويد: مرا به فرياد خوانيد تا بپذيرم. كساني
كه خود را بزرگتر از آن مىدانند كه مرا به فرياد خوانند، خوار و پست داخل دوزخ
خواهند گشت].
خداوند دعا را به عبادت تفسير نمودند، بلكه بطور صريح و واضح
در حديثي كه امام احمد وأبوداود وترمذي ونسائي وابن ماجه وابن أبي حاتم وابن جرير
وابن حبان وحاكم از رسول الله e
روايت كرده اند كه فرمودند: ((إنَّ
الدعاء هو العبادة)). دعا همان عبادت است.
و امام أحمد از حديث ابىهريره t
روايت مىكند كه رسول الله e
فرمودند: ((من
لم يدع الله عز وجل يغضب عليه)).
كسيكه خدا را نخواند، خدا بر او خشم و غضب مىگيرد.
صحابه y
از اين حديث چنان فهميدند كه هر كس غير از خدا را بخواند مشرك و كافر است، اگر هم
طلب او از فرشته اي مقرب و يا پيامبري مرسل باشد، و آنـها اينكار را در شديدترين
اوقات و مشكلات هم انجام نمىدادند.
در اين باره اين مثالي از زندگي صحابه بعد از وفات رسول الله e
مىزنيم.
در خلافت عمر t
قحطي رخ داد، از عباس عم رسول الله e
درخواست شد تا از خدا برايشان طلب باران كند، وقتي در مصلّي بودند عمر t
گفتد: ((اللهم
إنا كنّا نتوسل إليك بنبينا فتسقينا، وإنا نتوسل إليك بعم نبينا فاسقنا …
فيسقون)).
خدايا ما به رسول تو توسل مىكرديم، و تو بر ما باران فرود
مىآوردي، و در حال حاضر به عموي پيامبرت توسل مىجوييم، پس خدايا بر ما باران فرود
آور … و خدا بر آنها باران فرود مىآورد .
پس عباس t
دعا مىكرد، و آنها آمين مىگفتند.
چرا صحابه مانند اهل زمان ما از مردگان طلب كمك و شفاعت
نكردند؟ در حاليكه آنها داناترين و آگاهترين مردم به حلال و حرام بودند، آنها
بودند كه پشت سر رسول الله e
به نماز ايستادند، و با او جهاد كردند، و با او به حج رفتند، و با او در مسجد
نشسته خطبه گوش مىكردند، و آنها بودند كه از ادب و اخلاق او آموختند .
همچنين مسافرت بسوي قبور پيامبران يا أولياء ومانند آن جايز
نيست، زيرا اينكار به شرك منتهي مىشود. پس به وسيله ها همان حكمي تعلق مىگيرد كه
به اهداف و نيتها و مقاصد تعلق دارد.
به همين سبب مىبينيم كه رسول اكرم e
مسافرت بسوي قبرها را حرام نموده است:
((لا
تشد الرحال إلاَّ إلى ثلاثة مساجد: المسجد الحرام ومسجدي هذا والمسجد الأقصى)).
سفر (بسوي مساجد) جايز نيست مگر بسوي سه مسجد: مسجد الحرام، و
مسجد نبوي، و مسجد الأقصي.
و مقصود اين است كه سفر بسوي قبر شخص صالح و مانند آن صحيح
نيست.
ما هم پيامبر را بيشتر از جان خود، و بيشتر از پدر و مادر و
فرزند و اهل و مال خود دوست داريم، و صحابه y
و اولياء و صالحين را نيز دوست مىداريم، همچنين كسىكه آنها را دوست داشت، او را
دوست مىداريم، و كسيكه با آنها عداوت و دشمني نمود، با او دشمني مىكنيم، و مىدانيم
كسىكه با ولي خدا دشمني كند، با خدا به جنگ پرداخته است.
پس آيا دوست داشتن و محبت اينها موجب آن است كه آنها را به جاي
خدا پرستش كنيم؟! و آنان را شبيه و مانند خدا بدانيم؟! و به آنها توسل جوييم؟! و
بر قبرهايشان طواف كنيم؟! و برايشان نذر و ذبح و قربانى كنيم؟!
از اينجا پي مىبريم و مىفهميم كه طلب غير از خدا به آنچه قدرت
و توانائي آنرا ندارد شرك بخداي سبحانه و تعالي است، مانند كسيكه نزد قبر أولياء و
صالحين آمده و از آنها طلب نياز بسياري كنند، مانند شفاي مريض، و بازگشت مسافر، و
دادن فرزند به كسي كه عقيم و نازاست، و پيدا كردن گم شده، اگر هم بگويند ما
معتقديم كه همه چيز از خداست.
پس اين معتقدات عينا شرك زمان جاهليت است كه قبلاً ذكر شده و
شرك اكبر ناميده مىشود. و رسول الله e
براي مبارزه با آن مبعوث شدند.
دلائلي بر اينكه طلب از أولياء شرك اكبر است:
خداوند مىفرمايد:
)فَلا
تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا((18) سورة الجن. [پس كسي را
با خدا پرستش نكنيد].
)أحداً( اينجا نكره
در سياق نهي است كه بر عموم دلالت مىكند، يعني: هيچ چيز با خدا پرستش نمىشود، و
اينكه طلب غير از خدا شرك اكبر است كه تمامي اعمال را نابود مىكند، خداوند
مىفرمايد: )وَقَدِمْنَا
إِلَى مَا عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْنَاهُ هَبَاء مَّنثُورًا((23)
سورة الفرقان.
[ما به سراغ تمام اعمالي كه آنان انجام داده اند مىرويم و همه
را همچون ذرات غبار پراكنده در هوا مىسازيم].
و همچنين مىفرمايد:
)أَيُشْرِكُونَ
مَا لاَ يَخْلُقُ شَيْئاً وَهُمْ يُخْلَقُونَ(191)وَلاَ يَسْتَطِيعُونَ لَهُمْ
نَصْرًا وَلاَ أَنفُسَهُمْ يَنصُرُونَ(192)وَإِن تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدَى لاَ
يَتَّبِعُوكُمْ سَوَاء عَلَيْكُمْ أَدَعَوْتُمُوهُمْ أَمْ أَنتُمْ
صَامِتُونَ(193)إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ
فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ(194)أَلَهُمْ أَرْجُلٌ
يَمْشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَيْدٍ يَبْطِشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَعْيُنٌ
يُبْصِرُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا قُلِ ادْعُواْ
شُرَكَاءكُمْ ثُمَّ كِيدُونِ فَلاَ تُنظِرُونِ(195)إِنَّ وَلِيِّيَ اللّهُ الَّذِي
نَزَّلَ الْكِتَابَ وَهُوَ يَتَوَلَّى الصَّالِحِينَ(196)(
سورة الأعراف.
[آيا چيزهايي را انباز خدا مىسازند كه نمىتوانند چيزي را
بيافرينند و بلكه خودشان هم آفريده مىشوند؟ انبازهاي آنان نه مىتوانند ايشان را
ياري دهند و نه مىتوانند خويشتن را كمك نمايند. (اي بت پرستان) شما اگر انبازهاي خود
را به فرياد خوانيد تا شما را هدايت كنند. پاسخ شما را نمىتوانند بدهند و خواسته
شما را بر آورده كنند. براي شما يكسان است، خواه آنـها را به فرياد خوانيد، و خواه
خاموش باشيد. بتهايي را كه بجز خدا فرياد مىداريد و مىپرستيد، بندگاني همچون خود
شما هستند آنان را به فرياد خوانيد و اگر راست ميگوييد بايد كه به شما پاسخ دهند .
آيا اين بت ها داراي پاهايي هستند كه با آنـها راه بروند؟ يا داراي دستهايي هستند
كه با آنـها چيزي
را برگيرند؟ يا چشم هايي دارند
كه با آنـها ببينند؟ يا گوشهايي دارند كه با آنـها بشنوند؟ بگو: اين بتهايي را كه
شريك خدا مىدانيد فرا خوانيد و سپس شما و آنـها همراه يكدگر در مورد من نيرنگ و
چاره جوئي كنيد و اصلاً مرا مهلت ندهيد. بيگمان سرپرست من خدايي است كه اين كتاب
(قرآن را بر من) نازل كرده است و اوست كه بندگان شايسته را ياري و سرپرستي مي
كند].
همه اين آيه ها نصوص صريح و واضحي است در اينكه طلب غير از خدا
شرك اكبر است كه فرد را از دايرة اسلام خارج مىكند.
توسل مشروع و جايز
1- تـوسل به ذات خداي تعالي جايز است، مانند اينكه بگوئي: يا
الله.
2- توسل به يكي از اسماء الله: يا رحمن، يا رحيم، يا حي، يا
قيوم .
3- توسل به صفات بارىتعالي: اللهم
برحمتك أستغيث خدايا به رحمت تو دادرسي و استغاثه مىكنم (فرياد رسي
مىكنم). و مانند اينها.
4- توسل به دعاي مرد صالحي كه زنده است و وجود دارد، مثلاً
مىگوئيم: اي شيخ برايم دعا كن، و ماننـد اين، چنانكه صحابـه y
از رسول الله e طلب باران
مىكردند .
5- توسل به عمل نيك و صالح: مانند قصة اصحاب غاري كه صخره اي
درِ غار را بر روي آنها بست، و خدا را با اعمال صالحي كه انجام داده بودند دعا
كردند، خداوند مشكل آنها را بر طرف كرد و از غار بيرون آمدند.
و ممكن است بگوئي: خدايا به دوستى و محبت من به پيامبرت، و
توحيدم به تو، و طاعتم، به تو و رسولت، اين چيز را به من بده.
اما سؤال كردن و طلب تو به مقام پيامبر، و ولي، يا سوگندت به
يكي از اينها، بدعتي است كه تو را بسوي شرك مىكشاند، و اگر هم تو را به شرك
نكشاند، اين نوع طلب حرام است، زيرا در اينجا سؤال كننده (طلب كننده) فقط از
خداوند كمك خواسته است.
اما سؤال و طلب از مردگان و يا شخص غير حاضر بطور مباشر، شرك
اكبر بشمار مىرود.
و خداوند بندگان را ارشاد و راهنمائي كرده تا فقط او را
بخوانند، و غير از او را نخوانند، و وعده به اجابت داده است، فرمودند:
)وَإِذَا
سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا
دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي وَلْيُؤْمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ((186)
سورة البقرة.
[وهنگاميكه بندگانم از تو درباره من بپرسند من نزديكم و دعاي
دعا كننده را هنگاميكه مرا بخواند پاسخ مىگويم پس آنان هم دعوت مرا بپذيرند و به
من ايمان بياورند تا آنان راه يابند].
و فرمودند: )وَقَالَ
رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ((60)
سورة غافر.
[پروردگار شما مىگويد: مرا بفرياد خوانيد تا بپذيرم].
و ما را راهنمائي كرده تا تنها از او كمك بخواهيم، و ما در هر
ركعت نماز چنين مىگوييم: )إِيَّاكَ
نَعْبُدُ وإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ((5) سورة الفاتحة.
[پروردگارا تنها تو را مىپرستيم، و از تو ياري مىجوييم].
با اينحال مىبينيي كه بيشتر نمازگزاران اگر اجابت دعايشان به
تأخير افتاد، بسوي قبرها و ضريح رو مىآورند و به آنها توسل مىجويند، در حاليكه
خداوند تواناست كه فوراً دعاي آنها را اجابت كند، ولي اين يك نوع ابتلاء و امتحان
براي بندگانش مىباشد، چون حكمت الهي موجب شده تا بندگان خود را امتحان كند، و ممكن
است اجابت بنده را بتأخير انداخته تا صدق و راستي او را بداند، چون اگر صادق باشد
بر شدائد و مصيبتها صبر كرده استوار مىشود، و بجز خدا كس ديگري را نخواهد خواند،
اگر هم كوهها بر سرش پايين آيد، و يا زمين شكافته شده او را ببلعد، و اين گونه
اشخاص اعتماد و توكلشان بر خدا قوي و محكم است.
پس مطمئاً خدا درخواست او را بدون جواب نمىگذارد و فرد ديگر در
اين امتحان به فتنه افتاده و فريفته مىشود، ايمان او ضعيف شده، و شيطان اينكار را
برايش زينت داده تا او را از دايره اسلام خارج نمايد، و سوگند خود را برآورده كند
هنگامي كه گفت: )قَالَ
فَبِعِزَّتِكَ لأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ(82)إِلاَّ عِبَادَكَ مِنْهُمُ
الْمُخْلَصِينَ((83) سورة ص.
[گفت به عزت و عظمتت سوگند كه (در پرتو عمر جاويدان وتلاش بي
امان) همه آنان را گمراه خواهم كرد، مگر بندگان مخلص تو از ايشان را (كه بر آنان
سلطه وقدرتي نداشته و وسوسه ام در ايشان نمىگيرد)].
و مصداق آن ابتلا و امتحاني كه براي بشريت است، خداوند
مىفرمايد: )أَحَسِبَ
النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لاَ يُفْتَنُونَ(2)وَلَقَدْ
فَتَنَّا الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا
وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ(3)( سورة العنكبوت.
[آيا مردمان گمان برده اند همين كه بگويند ايمان آورده ايم به
حال خود رها مىشوند و ايشان (با تكاليف و وظايف و رنجها و سختيهايي كه بايد در راه
آئين آسماني تحمل كرد) آزمايش نميگردند؟ ما كساني را كه قبل از ايشان بوده اند (با
انوع تكاليف و مشقات و با اقسام نعمتها و محنتها) آزمايش كرده ايم، آخر بايد خدا
بداند چه كساني راست مىگويند، و چه كساني دروغ مىگويند].
و مىفرمايد: )أَوَلاَ
يَرَوْنَ أَنَّهُمْ يُفْتَنُونَ فِي كُلِّ عَامٍ مَّرَّةً أَوْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ
لاَ يَتُوبُونَ وَلاَ هُمْ يَذَّكَّرُونَ(126)(
سورة التوبة.
[آيا منافقان نمىبينند كه در هر سالي، يكبار يا دوبار (و بلكه
بيشتر) مورد آزمايش قرار مىگيرند، بعد از آن توبه نمىكنند و عبرت نمىگيرند و بيدار
و هوشيار نمىشوند].
به
كسى غير از رسول الله e
اقتداء و تأسى نمىكنيم
متأسفانه افرادي كه از ديدگاه مردم از جمله علماء بشمار ميروند
و يا صاحبان مقام و قدرت هستند مانند انسانهاي جاهل و نادان نزد قبرها كارهائي
انجام مىدهند كه در واقع از جمله گمراهان بشمار مىروند.
و ممكن است مردم در اين باره از آنها فتوي بخواهند، در جواب
مىگويند: حكم اين چيز جايز و صحيح است، و از شرك بشمار نمىرود!!
و مردم به آنها اقتداء مىكنند، ولي عاقل و دانا اين كار را
انجام نمىدهد، زيرا مىگويد آنچه رسول الله e
و سلف صالح آنجام نداده اند، من آنرا انجام نمىدهم.
پس وقتي رسول الله e
در تمامي زندگي خود غير از خدا را نخواسته، و هيچ كس از او چنين كاري نديده، نه در
صلح و نه در آشتي، نه در وقت جنگ و نه در وقت شادي و مسرت، و نه در خوشي و خرمي و
نه در شدت و سختي، بلكه آنچه از او ثابت شده اينكه هرگاه مشكل يا مصيبتي به او
رسيده به بلال مىگفت: ((يا
بلال أرحنا بها)) [بخاري وأحمد].
اى بلال ما را با نماز خواندن آرامش ده.
و ما در هر نماز اين آيه را مىخوانيم:
)إِيَّاكَ
نَعْبُدُ وإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ(5)( سورة الفاتحة.
[پروردگارا تنها تو را مىپرستيم و از تو ياري مىخواهيم].
يعني هيچكس غير از تو نمىپرستيم، و از او يارى نمىطلبيم، بلكه
فقط از تو كمك مىخواهيم.
و خداوند در قرآن مىفرمايد:
)لَقَدْ
كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ(21)(
سورة الأحزاب.
[سرمشق و الگوي زيبايي در (شيوه پندار وگفتار و كردار) پيغمبر
خدا براي شماست].
و خداوند نفرموده كه: براي شما در اهل زمانتان قدوه حسن و خوبي
است، (و نفرمود كه: چرا به مردم زمانتان اقتداء و تأسي نكرديد).
و بنگر كه بنىاسرائيل هنگامىكه در معصيت خدا از علماء و عابدان
خود اطاعت كردند، خداوند چه فرمود: )اتَّخَذُواْ
أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللّهِ(31)(
سورة التوبة.
[يهوديان و ترسايان علاوه از خدا، علما ديني و پارسايان خود را
هم به خدائي پذيرفته اند].
و هنگامىكه عدي بن حاتم اين آيه را شنيد، گفت: اي رسول الله ما
آنها را نمىپرستيديم ـ چون قبل از اسلام در دين نصاري بود ـ در جواب رسول الله e
فرمودند: ((أليسو
يحلون ما حرم الله فتحلونه ويحرمون ما أحل الله فتحرمونه؟ قال: بلى، قال: فتلك
عبادتهم)). [الترمذي 5/259].
آيا حلال نمىكردند، آنچه خدا آنرا حرام كرده بود، و شما نيز
آنرا حلال مىكرديد، و حرام نمىكردند آنچه خدا آنرا حلال كرده بود، و شما نيز آنرا
حرام مىكرديد؟ عدي بن حاتم در جواب گفت: بلي اي رسول خدا! آنحضرت e
فرمودند: اين همان عبادت كردن آنهاست.
اي برادر مسلمان: چه فرقي است بين كسي كه بگويد: عيسي فرزند
خداست، و بعضي از صفات الوهيت را دارد، چنانكه نصاري چنين مىگويند ؛ و بين كسي كه
غير از خدا را خواسته و معتقد است كه به او ياري مىدهد، و خواسته را برآورده
مىكند؟
نصاري زماني مسلمانان را بر انجام اينگونه كارها ملامت مىكنند،
بجز عدة كمي از مسلمانان كه خدا به آنها رحم كرده و چنين نيستند.
و اين عمل با توجه به اينكه شرك بخداي متعال است، و نابود
كننده اعمال است ؛ مسلمانان را نيز از هم پراكنده مىكند، زيرا نمىتوانند با هم جمع
شده، يكپارچه شوند وقتي كه عقيده آنان يكي نيست، زيرا مخالف منهج و روش صحيح
مىباشند. جاي تأسف است كه بعضى از نصاري وقتي زندگي دوره جاهليت را مطالعه مىكنند،
مىگويند: اينها به بت پرستي پدران شان بازگشته اند، و فراموش كرده اند، يا خود را
به فراموشي انداخته اند هنگامىكه بخدا نسبت فرزند دادند، خداوند سبحان منزه است كه
از كسي زاده، يا كسي از او متولد شود . مىفرمايد:
)لَيْسَ
كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ البَصِيرُ(11)(
سورة الشورى.
[هيچ چيزي
همانند خدا نيست واو شنوا وبينا است].
وهاج
للظلم والطغيان طوفان
|
|
لما تركنا الهدى حلت بنا نقم |
وقتي هدايت
را ترك كرديم، عذاب و عقوبت بر ما فرود آمد، و ظلم و طغيان شدت گرفت و فراگير شد.
طلب از غير خدا
اعمال نيك و كردار حسنه را محو و نابود مىكند
اي برادر: هيچ شك و ترديدي نيست كه طلب از غير خدا گمراهي محض
است، خداوند مىفرمايد: )وَمَنْ
أَضَلُّ مِمَّن يَدْعُو مِن دُونِ اللَّهِ مَن لاَّ يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلَى يَومِ
الْقِيَامَةِ وَهُمْ عَن دُعَائِهِمْ غَافِلُونَ(5)(
سورة الأحقاف.
[چه كسي گمراه تر از كسي است كه افرادي را بفرياد بخواند و
پرستش كند كه (اگر) تا روز قيامت(هم ايشان را بفرياد بخواند و پرستش كند) پاسخش
نمىگويند؟و اصلا آنان از پرستش گران و بفرياد خواهندگان غافل و بي خبرند].
و گوش كن وقتى فرشتگان هنگام مردن روح آنها را مىگيرند به آنها
چه مىگويند: )حَتَّى
إِذَا جَاءتْهُمْ رُسُلُنَا يَتَوَفَّوْنَهُمْ قَالُواْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ تَدْعُونَ
مِن دُونِ اللّهِ قَالُواْ ضَلُّواْ عَنَّا وَشَهِدُواْ عَلَى أَنفُسِهِمْ
أَنَّهُمْ كَانُواْ كَافِرِينَ(37)( سورة الأعراف.
[تا آنگاه كه فرستادگان ما (يعني فرشتگان قبض ارواح) به
سراغشان مىآيند تا جانشان را بگيرند (بدين هنگام به ايشان) مىگويند: معبودهايي كه
جز خدا مىپرستيديد كجايند؟ (به ايشان بگوييد بيايند و شما را از چنگال مرگ
بربايند!) مىگويند: از ما نهان و ناپيدا شده اند و ما را ترك گفته اند آنان عليه
خود گواهي مىدهند و اعتراف مىكنند كه كافر بوده اند].
و انسان كافر عمل و كردار او محو و نابود است، خداوند
مىفرمايد: )وَقَدِمْنَا
إِلَى مَا عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْنَاهُ هَبَاء مَّنثُورًا(23)(
سورة الفرقان.
[ما به سراغ تمام اعمالي كه آنان انجام
داده اند مىرويم و همه را همچون ذرات غبار پراكنده در هوا
مىسازيم].
زيرا با امر و فرمان خدا و رسول خدا e
مخالفت كرده است.
مخالفت امر خدا در آيه فوق گذشت، ولي مخالفت امر رسول الله e
در معصيت اوست آنگاه امر كرد تا از غير خدا چيزي خواسته نشود، چنانكه فرمودند:
((إذا
سألت فاسأل الله وإذا استعنت فاستعن بالله)). [أحمد].
اگر خواهش و درخواستي داشتي، آنرا از خدا بخواه، و اگر كمك و
ياري خواستي، آنرا از خدا بخواه.
و شرك قطعا مورد قبول نيست، و سبب نابود شدن اعمال نيك و صالح
از نماز و روزه و حج مىشود، خداوند مىفرمايد:
)وَلَقَدْ
أُوحِيَ إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ
لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ(65)(
سورة الزمر.
[به تو و به يكايك پيغمبران پيش از تو وحي شده است كه اگر شرك
ورزي كردارت (باطل و بي پاداش مىگردد و) هيچ و نابود مىشود، و از زيانكاران خواهي
بود].
و مىفرمايد: )إِنَّهُ
مَن يُشْرِكْ بِاللّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللّهُ عَلَيهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ
النَّارُ(72)( سورة المائدة.
[بيگمان هر كس انبازي براي خدا قرار دهد، خدا بهشت را بر او
حرام كرده است (و هرگز به بهشت گام نمىنهد) و جايگاه او آتش (دورخ) است].
پس اي برادر مؤمن از شرك و هر وسيله اي كه به آن منتهي مىشود
مانند ساختن مساجد بر قبرها، يا قبري كه نزد او قرباني شود، و امثال آن دوري گزين،
چون پدرمان إبراهيم u از افتادن
در شرك مىترسيد، چنانكه خداوند مىفرمايد:
)وَاجْنُبْنِي
وَبَنِيَّ أَن نَّعْبُدَ الأَصْنَامَ(35)(
سورة إبراهيم.
[خدايا من و فرزندانم را از پرستش بتها دور فرما].
خدايا ما را از طلب كردن آنها به غير تو دور
فرما.
امام ابراهيم التميمي گويد: (چه كسي بعد از ابراهيم u
از بلا و مصيبت در امان است).
اي برادر بر تو واجب است كه مردم را از اين ناداني و عادتهاي
جاهلي و شركي كه با اهل جاهليت فرقي ندارد بر حذر داري، و اينكه طلب كردن را
خالصاً براي خدا قرار دهند، و به نداي بارىتعالي لبيك گويند هنگامىكه فرمودند:
)وَقَالَ
رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ(60)(
سورة غافر.
[پروردگار شما مىگويد: مرا به فرياد خوانيد تا بپذيرم].
و مىفرمايد: )وَإِذَا
سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا
دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي وَلْيُؤْمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ
(186)(
سورة البقرة.
[و هنگامي كه بندگانم از تو درباره من بپرسند من نزديكم و دعاي
دعا كننده را هنگاميكه مرا بخواند پاسخ مىگويم، پس آنان هم دعوت مرا بپذيرند و به
من ايمان بياورند تا آنان راه يابند].
بعضى از وسائل شرك
لازم است بدانيم كه از جمله وسائل شرك نماز در مساجدي است كه
در آنها قبر است، و نماز در آن مساجد باطل است، چنانكه رسول الله e
مىفرمايد: ((لعن
الله اليهود والنصارى اتخذوا قبور أنبيائهم مساجد)). [بخاري ومسلم از حديث عائشة].
خدا لعنت كند يهود و نصاري كه قبرهاي پيامبران خود را به مساجد
تبديل كرده اند.
در مورد قبر پيامبرe
و قرار گرفتن آن در مسجـد هيچ حجت و برهاني نيست، چون در خانه اش دفن شده است، و
خانه اش مسجد نيست، زيرا وفاتش در خانه بوده، و هر پيامبري در همانجا كه وفات
يافته دفن مىشود، چنانكه در حديث صحيح وارد شده است، و همچنين ابوبكر و عمر رضي
الله عنهما نيز در حجرة ام المؤمنين عائشه رضي الله عنها با پيامبر e
دفن شده اند.
پس بايستي متوجه اين شبهه كه بعضي از افراد آنرا ايجاد كرده
اند باشيم.
از جمله شبهه هائى كه اهل باطل آنرا ادعا مىكنند
چرا از اولياء ياري نخواهيم در حاليكه خداوند در باره آنها
چنين مىفرمايد: )أَلا
إِنَّ أَوْلِيَاء اللّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ (62)(
سورة يونس.
[بدان كه دوستان خدا نه بيمي بر آنان است، و نه آنان اندوهگين
شوند].
ما فقط بخاطر جاه و منزلت آنان نزد خدا آنها را مىخوانيم، چون
صالح و نيكوكارند و در نزد خدا مقام دارند، و ما بخاطر آنچه كه خدا به آنان داده
آنـها را مىخوانيم.
علماي موحد اهل سنت و جماعت در صدد رد به اين شبهه بر آمده و
جواب داده اند كه: بقيه آيه را بخوانيد تا بريتان واضح گردد:
)الَّذِينَ
آمَنُواْ وَكَانُواْ يَتَّقُونَ(63)(
سورة يونس.
[آنانكه ايمان آورده اند و پروا مىكردند].
خداوند تعريف اولياء را چنين بيان كرده: بخدا مؤمن هستند، و از
كردار و اعمالي كه خدا از آن خشم و غضب مىگيرد و كراهت دارد، پرهيز مىكنند، و از
بزرگترين اعمالي كه خدا به آن خشم مىگيرد و كراهت دارد، شرك و توسل بغير از خداست،
پس چگونه اولياء راضي مىشوند تا ديگران به آنها توسل جويند، بلكه خداوند در روز
قيامت به اولياء خود مىفرمايد: )أَهَؤُلاء
إِيَّاكُمْ كَانُوا يَعْبُدُونَ(40)قَالُوا سُبْحَانَكَ أَنتَ وَلِيُّنَا مِن
دُونِهِم بَلْ كَانُوا يَعْبُدُونَ الْجِنَّ أَكْثَرُهُم بِهِم مُّؤْمِنُونَ(41)(
سورة سبأ.
[آيا اينان شما را مىپرستيدند؟ گويند پاك ومنزهي، تو كارساز
مايي نه آنان، بلكه جن را مىپرستيدند، بيشترشان به آنها باور داشتند].
و رسول الله e
با مشركين عرب به جنگ پرداخت در حالىكه به توحيد ربوبيت اعتراف داشتند، آنهم
اينكه: خدا خالق و رازق و مدبر تمامي امور در آسمان و زمين است، با آنها جنگ كرد
در حالىكه در بارة اولياء مىگفتند: )هَؤُلاء
شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللّهِ(18)( سورة يونس.
[اين (بتها) شفيع ما نزد خدايند].
با اينحال شفاعت آنها از مرده صالحين و غيره به آنها نفعي
نرساند.
از خداوند متعال خواستارم كه من و شما و جميع مسلمانان را به
آنچه رضا و خشنودى اوست موفق دارد.
و ما را بر ملت پدرمان ابراهيم u
و سنت پيامبرمان محمد e
النبي الأمي الأمين ثابت قدم و استوار گرداند، تا اينكه خدا را ملاقات كرده و هيچ
فتنه و محروميتي از رحمت خداوندي بر ما وارد نشده باشد.
وآخر
دعوانا أن الحمد لله رب العالمين .
-
- د اغېزناکي وينا او ليکني اصول
- که ښځه د خپل پلار يا خسر کره سفر وکړي هلته به مسافرانه لمونځ...
- په کور کې جمع کول ، قبلې طرف ته پښي غزول او د فلم کتل څه حکم...
- د لمونځ ګزار له مخې تيريدل څه حکم لري ؟
- د جُمعې د خطبې ويلو په وخت کې لمونځ کول روا دي ؟
- د كار په پيل کې د پټۍ قچي کول
- په جومات کې د بانک د تحفه شوی شي کارول
- په علمي مراکزو او دفترونو کې د نارينه او ښځو ترمنځ يو ځايوال...
- شين پټکې په سر کول روا دي اوکه نه ؟
- د مؤمنانو دپاره په جنت حورې وي د مؤمنو ښځو د پاره څه شی وي ؟
- مخې په طرف کې (کوم ځای چې پک شوی وی ) هلته ويښتان کرې ايا دا...
- د قرآنکريم د څيرې شويو او زړو شويو ورقو حکم ?
- په شريکه سره د قرآنکريم ختم کول څه حکم لري ؟
- په جالی خولۍ کې لمونځ مکروه کيږي ؟ او د جومات خولۍ په سر کول...
- زه یوه پوښتنه لرم: دنجلی سنت کول(ختنه)په شریعت کی څه حکم لری...
- چی کوم ویښته خریل کېږي او د معقد ویښته څه حکم لری خریل کېږی ...
- د مور او پلار د پښو ښکلول
- جماعت تبليغ واله څنګه خلک دي ؟
- نواوسنی نړۍ نوی تعليماتو ته هيڅ ضرورت نلري ځکه
- آيا په آزموينه کې نقل کول په خاصه توګه د انګليسي په مضمون کې...
- په هغو زيوراتو کې زکات شته چې د استعمال د پاره وي ؟
- ستاسومسائل اود قرآن اوسنت په رڼا کښی دهغی جوابونه
- که مهربانی وکری راته جواب یی کری که یو ښځه له کور نه تختی او
- د ګازي مشروباتو لکه پيپسي ، فانتا او کوکاکولا څښل روا دي ؟
- د مستعملو سرو زرو يا طلا تبادله په نويو سرو زرو سود دی ؟
- حسن خلق ( يعن ښه اخلاق)
- جاهليت د وخت ټول ظلمونه له ښځو څخه لرې شول
- د قرآنکريم پښتو تفسير او ترجمه په غږ کې شيخ القرآن مول...
- په اوس زمانه کې وينځه او غلام څه حکم لري ؟
- دځمکې پرمخ برحق دين يوازی اسلام دی
- دفیس بوک دکارونکو له پاره مهم کواښ چی باید تری خبر اووسی!
- قيا م الليل يا تهجد : د اشراق لمونځ : د څاښت لمونځ
- ظا هری کيفيت د لمانځه د سنت مطابق ګرځول
- د لمانځه په اړه د مولانا اشرف علی تهانوی رح نصيحت او لارښو...
- دنبی کريم صلی الله عليه وسلم د لمانځه حالت
- د خشوع او خضوع په بيان کې دی
- د جماعت د پريښودلو د عذاب په بيان کې دی
- هغو کسانو ته ترغیب ورکول دی کوم چې لمونځ په جماعت سره نه کوی
- تکملة فتح الملهم (د مسلم شريف شرحه) مؤلف: علامه شبير احمد ع...
- سوال: ماته یو رقم وسوسې پیداکیږی .که په هرڅونده ښه طریقه س...
- د احادیثو په کتابو کې د لمانځه پر نه کولو باندی سخت سخت عذاب...
- په بانک کي کار کول ما ته حلاله ده او که نه؟
- الله تعالی په لمانځه کې داسی تاثیر ایښی دی چې لمونځ کون...
- موزيلا:Mozilla Firefox د فايرفاکس زړې نسخې مه کاروئ
- خوب کول د اسلام په سپيڅلي شريعت كې يو لړ اداب لري
- 4-Quran With 4Tafaseer &Search
- 1-Quran(Lafzi &Ba Mohawra)Terjma pdf
- Quran with urdu translation in pdf size 11 MB translation Fa...
- داعي يې خو مزه دې نشته
- سوال :-بعضـــی خلـــګ پـــه خپـــل مړی پســې دایــصال ثــواب...
- سوال :-داخترپه ورځــوکی خلــــګ دی مړی دوارث کورته ورځې اوور...
- سوال :- دی ډیرومسلمانـــانورواج ده چی په خــــپل مرده پسـی پ...
- سوال :- دی خلګورواج ده چی دجنازی نه بـعددمړی وارث په جـمــاع...
- سوال :- مروجه حیله اسقاط چی دهرعام اوخاص لپاره جوړیږی څنــګه...
- سوال :- دجناز ی نه بعدپه اجتمـــاعی صورت سره دعأکول مستحب ده...
- دكار په مهال دذهنې ګډوډۍ درملنه
- د تعلیم الاسلام ولسي راډیو ژوندۍ خپروني
- Miswak: The Key to Health جدید تحقیقات
- کله چې پرکمپيوټر کار کوم نوله ذهني ستومانتيا سره مخامخ کيږم ...
- تاسو خپله هم تر يوه حده کولي شي له ځانه سره مرسته وکړي
- د ډیرو ښځو د کولو حکمتونه
- ای ګناهکاره ! آيا ته پوهيږې چې ګناه ستا سره څه کوي ؟
- که بنده دا دری امور په ښه شان سره رعايت کړي الله تعالی به د ...
- دښځی مشابهت له نر سره اود نرمشابهت له ښځی
- دتناسلي الې کمزوري / د ډاکټر سباوون ځواب
-
-
- ( د ټاېي په غاړه کولو حکم، اصل او تاريڅ ).
- آدم علېه سلام په هکله معلومات
- آيا په استعمالېدونکو سروزرو کې زکات شته؟
- آيا په روژه کې له خپلې ښځې څخه مچې اخستلى شم ؟
- آيا په سرتور سر اذان اولمونځ كول دشيعه ګانو طريقه ده؟
- آيا په هېره سره روژه ماتېږي
- آياد قرآن كريم څخه دپنځولمونځونو وختونه ثابت دي اوكه نه
No comments:
Post a Comment
السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته
ښه انسان د ښو اعمالو په وجه پېژندلې شې کنه ښې خبرې خو بد خلک هم کوې
لوستونکودفائدې لپاره تاسوهم خپل ملګروسره معلومات نظراو تجربه شریک کړئ
خپل نوم ، ايمل ادرس ، عنوان ، د اوسيدو ځای او خپله پوښتنه وليکئ
طریقه د کمنټ
Name
URL
لیکل لازمی نه دې اختیارې دې فقط خپل نوم وا لیکا URL
اویا
Anonymous
کلیک کړې
سائیٹ پر آنے والے معزز مہمانوں کو خوش آمدید.