بند كردن اولاد توسط عمليات جراحي ) نس بندي(

مطلب مانده است

 اّن ادويه ايكه مانع حمل ميشود

صورت ديګري عدم تولد اين  ميباشد كه  مني مرد  به رحم  زن رسيده شود  وليكن ادويه  استعمال  شود كه  مانع حمل باشد از نظائر فقهي معلوم ميشود كه اين صورت  در حالات عام نا جائز است اګر چه اين سخن صحيح است كه در مني ماداً روح  ونفس نيست پس  ضائع كردن اين در فهرست قتل اصطلاحي شامل نميشود ليكن اګر اين تايك مدت  بحال خود مانده ميشود پس شكل يك انسان زنده را اختيار ميكرد پس  ازنظر به انجام اين را نيز قتل ګفته ميشود چنانچه شمس الايمه سرخستي ،رح ، وضاحت اينرا چنين كرده است ، 

نطفئه مرديكه خراب نباشد به رحم زن داخل شود صلاحيت زنده شدن را دارد  ازين جهت ضائع كردن اين ضياع  انسان زنده شمرده ميشود كه ضمان او واجب ميباشد طوريكه كسي در حالت احرام تخم  شكار را بشكناند  پس بالاي وي طور تاوان  واجب كشود كه همچو در كشتن اين شكار واجب ميشود)۱(

محمد احمد عليش  مالكي  همه اّن صورت ها را كه مانع استقرار حمل باشد  ناجائز ګفته است واستعمال  هر قسم  ادويه  را بخا طر اين مقصد ناجائز ګفته است  طوريكه ميفرمايد استعمال  ادويه مانع حمل جايز  نيست  وهروقتيكه مني مرد به رحم  زن داخل شود پس براي  شوهر وزن  هردو  را يا يكي استعمال اين قسم ادويه  ناجائز ميباشد  وبراي يك مالك طبق مذهب مشهور  چنين تدبير جائز نيست كه ذريعه اّن شكم كنيزك خودرا به  جو ر كردن كالبوت  ))خاكه (( انساني  نمي ماند درين مورد  نظر امام  غزالي اينست  درجه مقدم  تر وجود  انساني اين  كه نطفه مرد برحم زنانه  داخل شود وبه نطفه وي خلط شود صلاحيت قبول كردن  زنده را پيداكند كه ضائع كردن  اين ګناه ميباشد ازين صراحتاً معلوم ميشود كه بيدون كدام عذر  صرفاً بخاطر نګاه شدن از اولاد  استعمال اين  ذرائع  جائز نيست .

اسقاط حمل

درحرمت اسقاط حمل كه بعداز ظاهرشدن اثار زنده دراو باشد  هيچ  ګنجايش  نيست زيراكه  هروقت  درحمل حيات اّمد پس فرق  بيس انسان  زنده واين  حمل اينقدر است كه اّن بدنيا اّمده واين ديګري  در پرده هاي رحم ملفوف ))پيچيد (( ميباشد  وقتل اين را ګفته ميشود  كه كدام  زنده را  از زندګي  محروم  كرده شود اين جرم  اګر در شكم  مادر  باشد نيزقتل است  وبيرون همراهش  چنين كردن  به زور شمشير وچوب نيز قتل است در
) لاتقتلو اولادكم ( كسي مخاطب شده ميتواند كه  اولاد خويش  را زنده  دفن ميكند پس  چطور  رها شود اّن مردم ايكه  در رحم ))شكم(( مادر حمل را  از زندګي محروم  ميكند ازين  جهت فقهاء  اين صورت اسقاط را  اتفاقاً  ناجائز  وحرام دانسته است چنانچه حافظ ابن  تيميه  مينويسد

اسقاط الحمل حرام با جماع المسلمين من الوادالذي قال الله تعالي  واذا المئودت سئلت  باي ذنب  قتلت )فتاوي ابن تيميه  ج ۴ ص ۲۱۷(

ګناه اسقاط حمل قبل از  ظاهر شدن  علامت  حيات  اګرچه  نسبت  به اين كم باشد وليكن ناجائز ضرورميباشد  در دار الاحكام مينويسد.

الجنين  الذي استبان خلقه  بمنزلت الجنين التام)۱(

در روشنايي همين اصول فقهاء مينويسد كه قبل از تكميل خلقت اسقاط حمل اّن ضمان دارد كه بعد از تكميل خلقت دارد  اګركسي حامله را درشكم زد واين سبب  سقط حمل ګرديد مكمل باشد يا غير مكمل بالا جماع  بالايش غره  ))دادن كنيزك وياغلام (( وجب ميباشد زيراكه ازاين  اميد انسان  كامل متو قع  ۲ -  بوده در اينجا اين اشكال اګر پيدا شود كه اين كار وقت جرم است  كه به طريقه  ظلم وجبر همراهي كسي شود اګر كسي به مرضي خويش  اين كار ميكند پس اّن بالاي اين قياس  نميشود درين مورد سخن را  ياد داشته  باشند كه در  اسلام  انسان  مالك جسم خويش  نيز نمس باشد او اختيار  قطع عضوه بيدون ضرورت  وخود كشي را نداردبنا برين اګر همراهي كسي   كسي ديګري  ويا خودش اين كار كرده شود پس شريعت  اين را جرم ميګويد  واكثراً حقدار سزا دانسته است از همين جهت بعضي فقهاء زنانه  را به اين حركت قاتله  ګفته است  طوريكه  ابن عابدين  شامي  ميفر مايد

ولا يخفي انها تاثم اثم القتل لواستبان خلقه ومات بفلها )ردالمختار ج ۵ ص ۵۱۹( از ابرهيم نقعي  درمورد اسقاط حمل  منقول است كدام  زنانه ايكه بواسطه ادويه  ويا چيزي داخل  كردن  اسقاط حمل كند پس كفاره بدهد وبالايش  غره )) اّزاد كردن كنيزك وياغلام (( واجب است)۱( قاضي خان درين مورد سخن  پسنديده نويشته كرده كه وقتيكه در حمل اّثار حيات معلم شود پس  اسقاط   او ظاهر  است  كه حرام است  زيراكه قبل از پيدا شدن  روح  در او اّن حمل حيصه جسم  اين زن شمرده شده  طوريكه  قتل كسي  صحيح نمي باشد همچنان  قطع اّندم نيز جائز نيست)۱(

بند كردن اولاد توسط عمليات

جراحي ) نس بندي(

قطع اولاد ذريعه اين عمليات جراحي نيز ميشود يعني چنين عمليات زنانه كرده شود كه براي هميش قطع تولد شود واهليت تولد وتناسل نماند  درزمانه  جاهليت بخاطر اين غرض  مردانه طوري  خصئا ))خايه كشيدن (( ميشود كه تخم او كشيده  ميشود  كه سر چشمه  خواهشات جنسي ميباشد اجازت اين خور اصحاب كرام )رض( از رسول الله )ص( بخاطر  خواسته است كه از جدائي دنيا عبادت زياد  خداوند را اّ دا نمايد ولي اّنها )ص( صحابه كرام را ازين عمل شديداً  منعه فرموده چنانچه نزد فقهاء اتفاقاً اين  عمل حرام است وميګويد كه در كرده كسي اّن ضمان واجب ميشود كه به قتل او واجب ميشود  شيخ الا سلام شرف الدين موسي  مقدسي حنبلي در سلسله اشيائي كه ديت بالاي او واجب ميشود مينويسد :

قطع عضو كسي درين شامل است وا و چنين كه دست وپاي  اسنان وعضوه تناسلي مرد وسينه از منفعت بي افتد با لايش ضمان  واجب ميباشد)۲( درين  مورد عموماً ازين مغالطه كوشش ميشود كه بين  خصئا  ونس بندي فرق است كه در عمليات اشتهاء وقوت جماع  باقي ميباشد صرفاً قوت توليد  ختم شده ودر خصئا نه شهوت است ونه ثدرت بالاي جماع  ولي اين اعتراض  بخاطر غلط است كه ختم  كردن  قوت جماع وختم كردن قوت توالد  هر دو  جرم  مستقل  ميباشد اين  ديګر سخن است كه همراهي  خصئا  هردو  چيز  ختم  ميشود  طوريكه  فقهاء درين مورد اين  اصول  را بيان كرده  كه  ختم كردن  افاديت يك  عضوه را  حرام است و مئوجب  ديت  ميباشد  برابر است كه تعلق  او با مجامعت ويا تولد  باشد  علامه  علاو الدين  كاساني ،رح، ميفرمايدكدام صورت هاي كه موجب  ديت  مكمل ميګردد دراو دو چيز ملحوظ شود ،سبب،  شروط،  سبب وجوب  ديت اين است  كه فايده  خاص مقصودي يك عضوه  را ختم كرده شود  از او دو صورت است يك اينكه عضوه  از جسم  عليحده  كرده شود دوم اّنكه عضوه  درجاي خويش  باشد ليكن  فايده خاص مقصودي  او ختم كرده شده باشد)۱(

علامه كاساني وضاحت  ديګري را چنين ميكند كه درين  زمره  اّن صورت  نيز ميباشد كه اّله تناسل  مرد باقي باشد مګر قوت  توالد وتناسل ختم شده باشد كه صورت موجوده  قطع توالد ذريعه  عمليات )) نس بندي (( ميباشد  عرض اينكه ختم كردن  قوت  توالد  مرد و زن طوري  دائمي در قراّن  وحديث ممنوع قرار داده شده وطريقه  غير اسلامي است  كه بعدم جواز او همه  فقهاء متفق است .

قطع تولد به شكل فطري

طبق تحقيق طبي بعد از اختتام حيض زنانه  چند روز  استقرار حمل قبول نميګردد اګر شوهرش  چنين كرد كه دراين  روز ها  همرايش مجامعت كند ودر روزهاي كه توقع حمل مشود همرايش  مجامعت نميكنند  اّيا  اين طريقه  از حكم  شريعت  جائز است يا غير جائز به خيال من عمل كردن بالاي چنين  فعل كدام قباحت ندارد .

 البته : اعتبار براي نيت ميباشند اګر طور غير ارادي اين كار ميكند يا كدام ديګر مقصد  جائز باشد كدام مضائقه ندارند  اګر از جهت تر س  معاش  وكمبود رزق وغيره اين كار ميكند واقعاً كه اين طريقه غيرشرعي است  طوريكه  رسول الله صلي الله عليه وسلم فرموده.  ) انما  الا عمال با النيات)۱(( دارمدار اعمال بالاي نيت ميباشد.