عكس وتصوير ؟

عكس وتصوير ؟

مجسمه وبوت قطعاً دراسلام ممنوع است ليكن تصوير  خصوصاً اّن صورت كه در زمان ما به ششكل فوتو ګرافي  مروج  ګرديده قابل  وقت است  زيراكه درين مورد احاديث  اّثار  صحابه كرام  اقوال فقهاء  مخلف  اّ مده ازين علاوه در زمانه ماتقابل بحد  زياد ګرديده كه دربعضي  حالات حيثيت اين ضروري  شمرده  شده مناسب است كه احكام او تفصيلاً ذكر شود  بعضي  احاديث  تصوير  را مطلقاً منعه فرموده  ذيروح باشد ياغير ذيروح  چنانچه از حضرت ابي طلحه )رض( روايت  شده كه رسول الله فرمود به اّن خانه ملائك  داخل نميود كه دراو تصوير باشد)۱( در روايت حضرت جابر نيز منعه مطلق تصوير منقول  ګرديده)۲(  ازحضرت عائشه )رض( رواين شده كه در روز قيامت از همه سختر  عذاب كسي ميباشد كه در خلقت  همراهي  خداوند ج  مشابهت اختيار مينمايد)۳( يعني درصورت تصاوير مخلوق  خداوند را نقل ميكند  ظاهر است كه دراين از مخلوق  ذيروح  وغيرذيروح  هيچ فرق ياد نه ګرديده ازين جهت  هردو قسم  تصوير صحيح نمي باشد در روايت ديګر به اين طرف اشاره  واضح پيداميشود كه درممانعت تصويرګفته شده كه ازاّن كسي ظالم تركي خواهدباشد كه  همچو خداوند كار تخليق را مكنند برايش  بكار است كه يك مرچه ويكدانه  جو پيدا نموده)۱(  درحديث لفظ شعيره  حبه است كه معلوم ميشود كه تصوير غير ذيروح نيز ممنوع ميباشد ازبعضي احاديث معلوم ميشود كه تصاوير ذيروح ممنوع  وتصاوير  غير ذيروح  جائز ميباشد چنانچه حضرت عبدالله ابن عباس )رض( براي يك كسي جور كردن تصويري غيرذيروح اجازه فرموده براي كسيكه كسب وي تصويرجوركردن بود)۲( درحديث ديګر اّمده است كه در روز قيامت به مصور را امر اندختن  روح در تصاويرخود ميشود چنين را كرده نميتواند)۳( ظاهر است كه امر انداختن روح  در مورد اّن تصاوير منعه ميباشد كه ذيروح باشد از بعضي احاديث چنين معلوم ميشود كه اّن تصاوير منعه ميباشد كه قابل احترام باشد  واز تصاوير يكه قابل احترام نباشد جائز جائزاست طوريكه از حضرت عائشه روايت شده كه درمتكي وي پرده بود كه در او تصاوير بوده رسول الله )ص( اّنراپاره كرد  كه حضرت عائشه از او دوبالشت جور كرد كه رسول الله )ص( بالايش  تشريف مي ماند)۴(

تائيد اين حديث از روايت ديګر نيز معلوم ميشود كه در او ګفته شده كه خداوند  مايان را حكم  نكرده كه  سنګ ها  وزمين را لباس بپوشند ) ان الله يامرنا ان نكسو الحجارت والطين( درين جا رسول الله )ص( علت پاره كرده پرده را تصويرنه ګشتانده واقعه تكيه جوركردن ازرخت  تصويرداراز خودحضور )ص(منقول ګرديده كه ذكراين نيزاّمده كه حضرت جبرائيل )ع(مشوره)۱( جوركردن را داده بود از حديث دګر معلوم ميشود كه  عزت بوت و مجسمه ميشود  از ان تصاوير نميشود كه در لباس جور كرده شد باشند راوي اين حضرت سهل وابو طلحه بوده انعام اوچنين است ) الا ماكان رقماً في الثوب ( اّن تصاوير كه در لباس نقش ميشود صحيح ميباشند اين حديث صحيج است وقابل استدلال ميباشند طوريكه امام ترمذي ،رح، بعد از نقل اين ميګويند هذا حديث حسن صحيح)۲( همچنان از بعضي صحابه كرام )رض( وتابعين نيز بعضي اثار منقول  ګرديده كه جواز تصاوير ذيروح از او معلوم ميشود مثلاً ازنور حضرت ابوبكر صديق )رض(قاسم بن محمد منقول ګرديده كه در خانه وي بعض  تصاوير  مخلوقات عجيبه بود ند)۳(

امام ابويوسف )رح( به وساطت امام ابوحنيفه )رح( از دو صحابه كرام )رض( حضرت عبدالرحمان بن عوف وبراء ابن عازب  نقل ميكنند كه در نګين  انګشتري هردو تصاوير دو شير ماده بود وهمچنان اثار ديګر  از حضرت عروه ،انس بن مالك ،حضرت ابوهريره ،ابوموسي اشعري  نيز منقول ګرديده است ازكتب فقهي وفتاوي اګرچه حرمت مطلق تصوير منقول ګرديده است وليكن چنين عبارات موجود است  كه جواز  تصوير  در فرش  وبستر وعدم جواز درپرده و مورقع  قابل احترام معلوم ميشود طوريكه امام محمد)رح( مينويسد. 

ماكان فيه من تصاوير من بساطٍ يبسط او فراشٍ يفرش او وسادتٍ فلاباس بذالك انمايكره من ذالك في الستر وماينصب نصباً وهوقول ابيحنيفت والعامت من فقهائنا)۱(

لباس تصوير دار كه درجاي توشك فرش وتكيه استعمال ميشود قباحت ندارند البته استعمال او در پرده وچيزيكه ايستاده ميشود مكروه است واين قول امام ابوحنيفه)ر( وفقهاءعام مايان است .

درفتاوي عالمګيري صرفاً اّن تصاوير را جائز قرار داده است كه اّويزان ميشود و در مورد تصوير مطلق كدام صراحت وجود ندارند .

ولايجوزُ ان يعلق في موضعٍ شيئًا فيه صورت ذات روحٍ ويجوز ان يُعلق مافيه صورت غيرذات روحٍ كذافي الظهرية)۲(

جائز نيست كه عكس ذيروح اّويزان كنند وجائزاست كه تصوير غيرذيروح اّويزان شود چنين درظهيريه ميباشند. كسانيكه تصوير را ميكنند اين سبب را نيز بيان ميكنند كه

اكثراً اين باعث شرك وبت پرستي ميشود ظاهر است كه چيزيكه ذريعه چنين چيز در اسلام باشند دين اسلام در اين مورد حساس وغيور بوده وهيچ نوع  مداهنت را قبول نميكنند كه واقعاً اين سبب اهم است واين دور ازحقيقت است كه ګفته ميشود كه اين صورت تنهادر مجسمه پيدا ميشود طوريكه  ماشاهد هستيم كه قوم سك ها عكس  ) ګرو نانك جي ( وهندوعكس )مهتماګاندي( در پرستش ميكنند واّنرا احترام ميكنند وباران طلاب بالايشان مي بارانند ازين جهت نزد راقم الحروف احكام تصوير چنين ميباشد.

 )۱(   جوركردن مجسمه ذي روح قطعاً حرام است .

)۲(  اّن تصاوير نيز قطعاً ناجائز است كه كدام قوم پرستش اّنرا ميكنند مثل ګرو ناك جي  وطبق عقيده  هندو ها كرشنارام جي وغيره ونيز عكس عيسي )ع( وبي بي مريم كه عيسوي ها انر پرستش  ميكند.

)۳(  جوركردن تصاويربخاطر اّويزان كردن ويا نهادن در جاي قابل الاحترام ويا اينكه رسم تصوير به چنين فكر نشده باشند ولي  استعمال اوبه چنين شكل ممكن باشند هردو صورت غير جائز است .

)۴(  تصاوير عام كه احترام وپرستش او مقصود نباشند نيز ناجائز است طوريكه اين مسلك علماء عام هند وپاك ميباشند البته اين مسئله اجتهادي واختلافي است واتفاق علماء متاخرين ومتقدمين بالاي اين مسئله صورت نګرفته طوريكه ازتفصيل فوق وتعامل علماء عام وثقه عصر ما اين واضح ميشود.

)۵( وقتيكه تصوير يك چيز ضرورت شود  مثلاً بخاطر مقاصد دفاعي استعمال شود در حوزه هاي پوليس تصاوير بدمعاشان و دوزدان نګاه ميشود وبخاطرمعرفت در ريل ګادي وغيره ونيز در پاسورت وويزه ضرورت باشند هم اين صورت صحيح ميباشند.

)۶( كدام فقهاء كه حكم تحريم تصاوير را داده است اّنها واضح كرده كه اّن تصاوير مقطوع راس ))سربريده (( ويا اّن كه معرفت او نميشود تصوير نيست ازين جهت عكس ها طبي كه بخاطر علاج از جسم ګرفته ميشود واز جهت تعلق او به حصه دروني جسم غير قابل شناخت باشند همه اّن جائز است .

هذامن عندي والله اعلم بالصواب